دنبال آموزش عکاسی میگشتم که اتفاقی رسیدم به یه وبلاگ به اسمه اینها را نمیگویم
چقدر زیبا مینویسه . حرفهایی که میزنه انگار حرفهای منه . رفتم توی بخش نظرات وبلاگش تا براش چیزی بنویسم . اما لعنت به بلاگفا . ثبت نمیکرد نظرم رو . از کلام لبریز بودم . بغضی لذت بخش در گلو داشتم . همزمان یه آهنگ از دئوتر آهنگساز بزرگ آلمانی گوش میدادم . ترکیب این آهنگ و دستنوشته های این دختر شوری وصف ناپذیر در من ایجاد کرد . به خودم گفتم شاید اونهم با شنیدن این آهنگ حاله منو پیدا کنه . خواستم آهنگ رو براش بفرستم . اما هیچ ایمیلی توی وبلاگش نبود . بخش نظرات هم کار نمیکرد . ای کاش . ای کاش میتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم . من گریه کنم ، اون گریه کنه . من درد دل کنم ، اون درد دل کنه . دلم میخواد براش عکس بفرستم . عکس های اجتماعی . عکس های مستند . آخه یه هفته میشه که دوربین عکاسی خریدم . یعنی الان کجایی دختر . کاش میدونستی الان یه نفر داره به تو فکر میکنه . دلش میخواد دوستت داشته باشه بدون هیچ توقعی . بدونه اینکه بخواد معنی پیدا بکنه . بعنوان یه انسان . بعنوان یه سرشت واحد . بعنوان اینکه روحم باهات یکیه .
لینک دانلود این آهنگ رو میذارم . تقدیم به هرکسی که ازش لذت برد . به امید اینکه افسانه وبلاگ اینها را نمیگویم هم اینو گوش بده .